همسر داری به سبک همسر رسول خدا
مایه آرامش همسر
زمانی که پیامبر خدا با خدیجه ازدواج کرد دوران آغازین معرفی دین مبین اسلام بود و این خود مشکلات و دشمنیهای بسیاری را سر راه پیامبر قرار میداد. از طرف دیگر ازدواج خدیجه با جوان یتیم عرب سرزنشهای بسیاری را به همراه داشت اما همین زمان که مشرکان با سخنان توهین آمیز و اعمال وقیحانهاى موجب آزار پیامبر میشدند، همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه (سلام الله علیها) جبران مىشد. او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک مىکرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىکرد و او را از تمام غمها و غصه ها مىرهانید.
ابراز محبت
حضرت خدیجه در فرصتهاى مناسب به همسر گرامى خویش ابراز علاقه و محبت مىکرد. ایشان حتی با سرودن اشعاری زیبا درباره پیامبر اکرم، مکنونات قلبى خویش را چنین ابراز مىداشتند:
«اگر تمام نعمتهاى دنیا و سلطنتهاى پادشاهان را داشته باشم و ملک آنها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهاى ارزش ندارد زمانى که چشم من به چشم تو نیفتد.»
طرح غیرمستقیم خواستهها
بدون شک هر زنى از شوهر خویش انتظارات و توقعاتى دارد. این درخواستهاى معقول زن، اگر در محیطى محبتآمیز و همراه با حفظ حریمهاى اخلاقى باشد، امرى پسندیدهتر و جذاب خواهد بود. اگر این خواستهها به صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگى و افزایش محبت تأثیری فوقالعاده خواهد داشت. حضرت خدیجه علیها سلام خدمات زیادى را در خانه پیامبر اکرم انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از این رو به صورت طبیعى مىتوانست انتظارات و توقعاتى را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچگاه خواستههاى شخصى خویش را به صورت مستقیم بیان نمىکرد بلکه سعى مىکرد آنها را به عنوان یک پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در کمال ادب و احترام مطرح نماید.
حضرت خدیجه حتی در آستانه وفات خویش نیز وصایای خود را در کمال فروتنی و در قالب یک گفت و گوى صمیمانه و محبتآمیز مطرح نمود مطرح فرمودند. ایشان از پیامبر به دلیل کوتاهیشان در امر همسر داری و خانه داری رسول خدا عذرخواهی نمودند و تنها خواسته خود مبنی بر اینکه پیامبر لباس خود را به عنوان کفن ایشان قرار دهند، غیر مستقیم و به واسطه دختر بزرگوارشان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به پیامبر بیان داشتند.
پرورش فرزندان صالح
بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به سزایى دارد. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) علاوه بر این که به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنین است، به عنوان مادرى شایسته و با ایمان در دامن خویش، فرزندان نیک و صالحى براى رسول خدا تربیت نمود. وى شش فرزند براى پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد که در میان آنها حضرت فاطمه علیها سلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى که رهبرى اسلام بعد از پیامبر اکرم و حضرت على (علیهالسلام) از نسل او پدید آمد و ادامه یافت.
این ثمره تربیت در خانه نبوی بود که فاطمه زهرا هنگام رحلت مادر وقتى احساس کرد که حضرت خدیجه شدیداً در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایى و بىیاورى حضرت محمد صلى الله علیه و آله مىباشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم مىباشد.»
امامان معصوم (علیهم السلام) نیز همیشه به وجود چنین مادرى افتخار مىکردند و میفرمودند: «سعادت ما خانواده در اثر تربیت در دامن مادرانى پاک و پارسا همچون خدیجه علیها سلام و فاطمه علیها سلام مىباشد. »
توجه به نیازهاى عاطفى فرزندان
مهرورزى و محبت به کودکان و رفع نیازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، یکى دیگر از اصول تربیتى اسلام مىباشد. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به عنوان یک مادر دلسوز و مربى آگاه در این مورد حساسیت ویژهاى داشت. در ایام بیمارى خدیجه که به مرگ وى انجامید، روزى اسماء بنت عمیس به عیادتش آمد، او خدیجه را گریان و ناراحت مشاهده کرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترین زنان عالم محسوب مىشوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشیدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت بشارت داده است. با این همه چرا گریان و نگران هستى؟
خدیجه (سلام الله علیها) فرمود: اسماء! من در فکر این هستم که دختر هنگام ازدواج نیاز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگوید و خواستههایش را به عنوان محرم اسرار مطرح نماید، فاطمه کوچک است، مىترسم کسى نباشد که متکفل کارهاى وى در هنگام عروسى شود و برایش مادرى کند.
اسماء بنت عمیس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مىکنم که اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى کنم و نیازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمایم.
بعد از وفات خدیجه (سلام الله علیها) هنگامى که شب ازدواج حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرا رسید، پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمودند: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و کسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پیامبر اکرم متوجه شد که هنوز اسماء بنت عمیس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آیا نگفتم همه زنان بیرون روند؟ اسماء گفت: چرا یا رسولالله من شنیدم و قصد مخالفت با فرمایش شما را نداشتم، ولى عهد من با خدیجه مرا بر آن داشت که در اینجا بمانم؛ چون با خدیجه پیمان بستهام که در چنین شبى براى فاطمه مادرى کنم.
حضرت رسول اکرم با شنیدن این سخن به گریه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى این کار ایستادهاى؟ اسماء عرض کرد: آرى. پیامبر دست به دعا برداشته و براى اسماء بنت عمیس دعا کرد.
و ...
این شیوه هسرداری حضرت خدیجه سبب شد که تا زمان حیاتشان پیامبر همسر دیگری اختیار نکردند و بهترین سالهای جوانی خود را در کنار ایشان گذراندند. علامه سید شرفالدین در این مورد مىنویسد: «او مدت ۲۵ سال با پیامبر (صلى الله علیه و آله) زندگى کرد بدون آنکه زن دیگرى در زندگى او شریک شود و اگر در حیات باقى مىماند، پیامبر باز هم شریک دیگرى انتخاب نمىکرد. او در تمام طول زندگى زناشویى شریک درد و رنج پیامبر بود، زیرا با مال خود به او نیرو مىبخشید و با گفتار و کردار از او دفاع مىنمود و به او در مقابل عذاب و درد کافران که در راه رسالت و اداى آن نصیبش مىکردند تسلى مىداد.»
زمانی که همسران پیامبر ایشان را به جهت محبت فوق العاده به خدیجه کبری سرزنش میکردند، میفرمودند «کجا دیگر مانند خدیجه ای برای من خواهد بود. خدیجه زنى بود که چون همه از من روى مىگردانیدند او به من روى مىکرد و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىکرد و چون همه دعوت مرا تکذیب مىکردند به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىکرد. در مشکلات زندگى مرا یارى مىداد و با مال خود کمک مىکرد و غم از دلم مىزدود.»
خدیجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تأثیر گذاشته بود که مدتها بعد از رحلت حضرت خدیجه دوستان خدیجه را احترام نموده و هرگاه گوسفندى را ذبح مىکرد، سهمى هم برای دوستان خدیجه میفرستادند. پیامبر با وجود زان زیادی که از رحلت همسر بزرگوارشان میگذشت، دل تنگ ایشان میشدند و در فراق ایشان اشک می ریختند.
تاملی در این شیوه همسرداری به یقین بهترین الگو برای سبک همسرداری زنان امروز جامعه خواهد بود
نظرات شما عزیزان:

ولی خیلی کیف کردم...عالی بود
.gif)